صحنهسازی شوهر شکاک در قتل زن جوان ؛ مدرک ارتباط با مرد غریبه در موبایل همسر | ماجرای وجود سوراخ در گردن مقتول | مرا به خاطر نوهتان ببخشید!
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۲۸۶۴۶
به گزارش همشهری آنلاین، رسـیدگی بــه این پرونده ۱۷ اردیبهشت سال ۹۶ و از وقتی شروع شد که زن جوانی به طرز مرموزی در خانهاش در یک مجتمع مسکونی کشته شده بود. خیلی زود بازپرس کشیک قتل در محل جنایت حضور یافت و تحقیقات جنایی با انتقال جسد زن جوان به پزشکی قانونی قوت گرفت.
نخستین معاینات پزشکی نشان میداد مهشید در اثر خفگی جان باخته است اما موضوع مهمی که نظر کارآگاهان را به خود جلب کرده بود فرو رفتن جسم نوک تیز به گلوی مقتول بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسام، همسر مقتول که در همان دقایق اولیه درصحنه تحقیقات کارآگاهان حاضر بود، در حالی که از کشته شدن همسرش به شدت ناراحت بود، گفت: مــن در فرودگاه کار میکنم، ســاعت ۹ و نیم شــب بود که از محل کار به خانه برگشتم. وقتی خواســتم با کلید در ورودی را باز کنم نتوانستم چــون در از داخل قفل بود و هرچه در زدم کسی باز نکرد. نگران شــدم به همین خاطر به سراغ همسایهها رفتم و پیگیر همسرم شدم اما هیچ کس از همسرم خبر نداشت و در ادامه با کمک همســایهها و با پیچ گوشــتی قفل در را باز کردیم و وقتی وارد خانه شدم جسد همسرم را دیدم که روی تخت افتاده بود.
کارآگاهان برای کشف راز معمای این جنایت مرموز تحقیقات گســتردهای را انجــام دادنــد اما ســرنخ و انگیزهای برای این جنایــت پیدا نکردند و سرانجام با بازجوییهای بیشتر از حسام بود که او لب به اعتراف گشود و راز جنایتش را برملا کرد.
در دادگاهپس از اعتراف حسام به قتلی که مرتکب شده بود وی به دادسرا منتقل شد و پس از مراحل بازپرسی به زندان رفت و پس از آن برای رسیدگی به پروندهاش در شعبه یکم دادگاه کیفری به دادگاه منتقل شد و پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه دادگاه رئیس دادگاه از پدرومادرمقتول نیز خواست در جایگاه بایستند. آنها مدعی بودند دامادشان مرد خوبی است و اختلافی با همســرش نداشــته است و وقتی این ماجرا رخ داده بسیار تعجب کردند. آنها علی رغم میل باطنی، خواستار قصاص دامادشان شدند.
سپس به دستور رئیس دادگاه متهم پای میز محاکمه ایستاد و در اظهاراتش گفت: من هرگز نقشهای برای کشتن همسرم نداشتم. او ادامه داد در جریان یک درگیری مهشید را کشــته اســت و ســپس بــا صحنهسازی و گذاشــتن کلید پشــت در خانــه طــوری وانمــود کــرده کــه در زمان قتل خانه نبوده اســت.
این مرد گفت: مــن و همسرم زندگــی خوبی داشــتیم تــا اینکــه مدتی قبــل از ایــن حادثه خیلــی اتفاقی هنگام بررســی گوشی همســرم متوجه شــدم او با مــرد غریبهای رابطه دارد. شــوکه شــده بودم و نمیدانســتم باید چه کار کنم. بعد تصمیم گرفتم از خودش بپرســم که این مرد کیســت اما همسرم منکر آشنایی شد و وقتی پیامهای داخل گوشی را به او نشان دادم عنوان کرد حتماً گوشی دست دخترمان بوده و به اشتباه تماس و پیامکی ارسال شده است.
وی ادامه داد: حرفــش را باور نکردم و بعــد از این ماجرا به شــدت به همســرم مشکوک شــده بــودم تا اینکــه مدتی بعد مــدارک دیگــری از این ارتبــاط پیدا کردم. اعصابــم به هم ریخته بــود و خــواب و خــوراک نداشــتم. روز حادثــه دختــرم را که ۸ ســال داشــت به مدرســه بردم و بــه او گفتم ظهــر به خانه مادربزرگــش برود چــون مــن و مادرش میخواهیــم جایــی برویــم.
حسام اظهار کرد: بعــد خودم به ســرکار نرفتــم و به خانه برگشــتم. باید تکلیــف ایــن ماجــرا را روشــن میکــردم وقتی به خانه رسیدم از همسرم خواستم توضیح دهد اما او باز هم منکر شد و کار به درگیری کشید. اعصابم به هم ریخته بود و کنترلی بر رفتارم نداشــتم. او را کتک زدم بعد دهانش را با یک شــال بستم. برای اینکه آرام شــوم به حیاط رفتم و سیگار روشــن کــردم اما وقتــی برگشــتم دیدم همســرم نفس نمیکشد ســعی کردم با فرو کردن جسم نوک تیز به زیر گلویش او را نجات بدهم اما هیچ فایده ای نداشت و مرده بود.
نمیدانستم چه کار کنم فقط تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که با صحنهسازی خودم را تبرئه کنم به همین خاطر یک پلاستیک روی سرش کشیدم و کلیــد را داخل قفل در گذاشــتم و بیرون رفتم تا همه فکر کنند همســرم به دســت یک ناشــناس به قتل رسیده است. موقع برگشــت هم طوری وانمود کردم که من ســر کار بــودم. حالا من از این کار اشتباهم پشیمانم. هرچند خودم را مستحق مرگ میدانم اما خواستار بخشش هستم. مرد جوان رو به اولیای دم کرد و گفت: مرا به خاطر نوهتان ببخشید.
پس از پایان جلسه محاکمه قضات وارد شور شدند و پس از مشورت متهم را با توجه به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم کردند. این متهم حالا با مهر تأیید قضات دیوان عالی در یک قدمی چوبه دار قرار دارد.
کد خبر 771127 منبع: ایران برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم قتل قاتل حوادث ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۲۸۶۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«نمیتوانم نفس بکشم»٢ در خیابانهای آمریکا + فیلم | وقتی تکنیک مرگبار گذاشتن زانو پشت گردن جان تایسون را گرفت
دریافت 14 MB
به گزارش همشهریآنلاین، «نمیتوانم نفس بکشم» این آخرین جملات فرانک تایسون آمریکایی بود که با خشونت ماموران پلیس اوهایو و استفاده یکی از آنها از روش زانو روی گردن جان داد.
انتشار فیلم دوربینهای چسبیده به بدن ماموران اداره پلیس کانتون در ایالت اوهایو درباره دستگیر کردن یک سیاه پوست، بار دیگر خاطره خشونت نژادپرستانه پلیس آمریکا علیه جورج فلوید را زنده کرد.
این فیلم که مربوط به درگیری مرگبار هجدهم آوریل (۳۰ فروردین) است، لحظات درگیری پلیس با فرانک تایسون ۵۳ ساله را نشان میدهد. انتشار این فیلم و سخنان آخر تایسون قبل از مرگش زیر دست پلیس آمریکا، خاطرات قتل جورج فلوید در تاریخ ۲۵ ماه می ۲۰۲۰ را زنده کرد.
در این فیلم ۳۶ دقیقهای دیده میشود که ماموران پلیس شهر کانتون، از صحنه تصادف یک خودرو با تیر برق دیدن میکنند. یکی از رهگذران، به پلیس میگوید که راننده داخل یک مغازه مشروب فروشی است.
به محض ورود ماموران پلیس و برخورد آنها با تایسون، زد و خورد بین آنها شروع میشود. حین این درگیری، این شهروند سیاه پوست به دیگر حضار فریاد میزند که «آنها میخواهند مرا بکشند» و همچنین میگوید «به کلانتر خبر بدهید».
ماموران پلیس به زور این سیاه پوست آمریکایی را به زمین میاندازند و همزمان یکی از ماموران، تکنیک مرگبار گذاشتن زانو پشت گردن را اجرا میکند.
تایسون در آخرین جملاتی که قبل از بیهوش شدن به زبان میآورد، چند بار میگوید که «من نمیتوانم نفش بکشم» اما مامور پلیس جواب میدهد که «حال تو خوب است».
پس از این درگیری، دیگر صدایی از تایسون شنیده نمیشود و ماموران پلیس بی توجه به او در حال صحبت با افراد حاضر در فروشگاه میشوند.
تایسون ۶ دقیقه بدون حرکت روی زمین افتاده است تا در نهایت ماموران پلیس به سراغش میروند و یکی از آنها خطاب به همکارش میگوید: «حالش خوبه؟ نبضش میزند؟»
گفته میشود که تایسون پس از انتقال به بیمارستان، جان میدهد اما «رویترز» در گزارش خود میگوید که «نمیتواند این موضوع را تایید کند».
مقامهای آمریکا هنوز توضیح رسمی درباره علت مرگ این شهروند سیاه پوست ارائه ندادهاند.
اداره پلیس کانتون نام دو مامور پلیس درگیر در این ماجرای مرگبار را منتشر کرد. به گفته این اداره، «بو اشونگ» و «کامدن بورچ» در این ماجرا دست داشتند و هر دو به مرخصی فرستاده شدند تا تحقیقات در این باره انجام گیرد.
کد خبر 847412 منبع: فارس برچسبها خبر ویژه ایالات متحده آمریکا نژادپرستی